- ۰ نظر
- ۱۲ مرداد ۰۲ ، ۱۸:۵۹
سال 1395 مقاله ای نوشتم به یاد و خاطره فریدالدین عطار نیشابوری، پرسش اصلی آن این بود که انگیزه های عطار در نگارش تذکرة الاولیاء چه بود؟
میتوانیم مجموع انگیزههای عطّار را در نگارش تذکرة الاولیاء یک جا ببینیم و به دستهبندی، تحلیل و نقد آنها بپردازیم:
5. تقریر مقامات با ماهیتی حکمی و فلسفی
6. تقریر مقامات با ماهیتی ادبی و ذوقی
ما درباره چه چیزی سخن می گوییم؟
آنچه درباره اش سخن می گوییم امری عینی و واقعیت داشته در بیرون از ذهن ما است یا امری ذهنی و برساخته احساس و باورهای ما؟
تصوف امری عینی است یا ذهنی؟
به نظر می رسد که تصوف نسبت به عرفان از عینیت بیشتری برخوردار است. از واژه آن که شروع کنید که اغلب به پشمینه پوشی بر می گردانندش بگیرید تا سلسله ها و پیامدهایشان در جغرافیای زیستی ما.
خب وقتی در مورد امری عینی سخن می گوییم یادآوری زمان و مکانش آغازی روشن برای آن است.