آدمها همچون انگل، جانورانی زیان بار برای جهان هستند؛ کم توانی شان آنان را واداشت تا توانمند شدند چندان که در دریا نهنگ بگیرند و در آسمان از عقاب بیشتر بپرند اما این توانمندی چه سودی داشته است؟
در میان کتابخانه پدرم در کودکی نام کتابی مرا به خود وامی داشت: انسان چگونه غول شد؟» غول شد و همه زندگی بسیاری از گیاهان و جانوران را برای خود کرد. غول واقعی! زندگی آدمهای دیگر را هم از آن خود کرد هر اندازه بیشتر و بیشتر تا آنجا که هر انسانی که آدمهایی بیشتر را برای خود مصرف کرده بود را کبیر می خواندند و شماری هم احمقانه به کبیرشان افتخار می کردند! نادرشاه کبیر، چنگیز کبیر، اسکندر کبیر، داریوش یا خشایار شاه کبیر و بالاخره کهن ترین کبیر در ایران کوروش کبیر و همه کبیرهای کوچکی که زندگی انسانهایی صغیر یا کبیر را برای خود و آرمانهای پوچ و پلشتشان فروپاشانده بودند تا کبیر شوند و به آرزوهای دور و درازشان برسند. انگار زندگی را گذراندن و فکر نکردن آسان تر است. انگار آدم ها دو جور اند یک عده ای اول زندگی می کنند بعد فکر می کنند و عده ای دیگر اول فکر می کنند بعد زندگی می کنند. شما چگونه اید؟
- ۱ نظر
- ۱۱ شهریور ۰۱ ، ۱۳:۱۷