اندیشمندان زیادی را شنیده ام و دیده ام که به غمگینی و اندوهناکی
زندگی اشاره می کردند. موسیقی های غمگین گاه برایم شیرینی پیدا می کرد و گاه
دیده بودم که کسی می پرسید چرا موسیقی ایرانی غمناک است؟
دکتر ایرج وامقی - بر روان پاک او درود باد- پاسخ می داد که خیال
انگیز است، غمناک نیست. کسی دیگر هم گفته بود که حمله مغولان بود که این مردم را
به سوگ و سوگواری رفتگانشان کشاند و مویه کردن را تا ابد در نهادشان نهاد. و صد
البته هستند کسانی که زندگی را طنز می بینند و باز هم دیگرانی که دیدی دیگر دارند
ولی بر این گمانم که چون به اول و آخر کار می نگری، در ژرفای اندیشه، غم آرمیده
است. موسیقی ایرانیان نیز عمیق است و به همین خاطر است که گاه در گونه هایی از آن
غمین می نماید. خیام و مردانِ مردی چون او برای این مانا هستند که در
رباعیات او و دیگر رباعیاتی که به سبک او بدو منسوب است، با صداقتی تام از این
زندگی جانکاه سخن گفته و گفته اند. اینکه زندگی چون نیک بنگری بیش از همه ی حالات
یک تراژدی است. آدمی نه می ماند و نه می داند که چون هست و چون خواهد بود!