خرداد و جادوگری
1. جادو:
اگر در دنیای پیش از دین و دانش، به یافته ها و بافته های نظری انسانها درباره ی مسائلشان اسطوره بگوییم، شاید بتوان جادو را کوششهای عملیِ نامعمول آنان در تحقق و دستیابی به خواسته هایشان تلقی کرد. در ماهیت جادو، یک تغییر و دگرگونی از پدیده و وضع موجود به خواسته ها و وضع مطلوب رخ میدهد و با درستی یا نادرستی آن هدف و خواسته، جادوی سفید یا سیاه نام می گیرد. (1) جادو اگر چه بر پایه ی همان دانش زمانه و اساطیر بنا نهاده شده، با سبک زندگی مردم و شرایط زیستی آنان سخت در پیوند است و در جامعه ی شکارگری یا کشاورزی ادبیاتی پیدا می کرد که با روزگار ما متفاوت است. برای نمونه، در زندگی امروز، جادوی رسانه ها از جادوگران پیشین کارگرتر است.
2. خرداد:
ماه بالندگی و کمال و ماه آب و آبیاری و جادویی است که اینها در رسیدن به خواسته هایمان دارند. خرداد و مرداد (هئورتات و اَمرتات) نام دو ماه در تقویم امروز ایرانیان است که در قرآن کریم از آنها به عنوان دو فرشته ی جادوآموز (هاروت و ماروت) در بابِل یاد شده که پیش از آموزشِ جادو با فراگیران شرط میکردند که کارشان فتنه و آزمون است و مبادا که کافر شوید! (ر.ک: البقرة، 102) این آزمون، آزمونِ برخورداری از کمال و مانایی بود، به مردم هشدار میدادند که از این کمال به درستی و حُسن استفاده کنند، نه آنکه برای ناراستی و سوء و کُفران حقیقت و نعمت به کارش بندند. خرداد در فرهنگ ایران، نام یکی از امشاسپندان (یاران مقدس و جاودان اهورا مزدا) است که نمایندهی کمال و بالندگی است. در این ماه که مؤنث تلقی شده، «گرمی» آغاز میگیرد و این «آب» است که یاری میدهد تا زندگی زندگان کمال یابد و در جنگ با دیو و جادوی سیاهِ تشنگی و ضعف پیروز باشند.
3. خرداد امسال:
اکنون خردادی دیگر و جادویی دیگر از راه رسیده است و شگفتا که تغییرهای سیاسی و اجتماعی مهمی را در دهه های گذشته در این دو ماه خرداد و مرداد شاهد بوده ایم. هر یک از افراد و سازمانها و گروه های حامی آنان با تمام کمالهایشان می کوشند تا به خواستهی خود برسند. آزمونی دیگر در پیش است و آن این است که آنان آنچه که دارند را به جادوی سیاه میآلایند یا به جادوی سپیدش میپالایند. دانایی و زیبایی، کمال هست و البته نه همهی کمال؛ دارایی و توانایی (قدرت) هم کمال هستند ولی آنها هم به تنهایی، تنها سهمی از کمال را به ارث برده اند؛ شماری از انسانها که صد البته بسیار هم هستند، سخت در پی هر یک از اینها جان و ایمان خود و مردمی دیگر را قربان کرده اند تا دستشان کارگر افتد و حاجتشان روا شود. در عرصهی طبیعت نیروی هر جادویی که قوی تر باشد چیره خواهد شد و کاری به این نخواهد داشت که آن نیرو در راه هدفی درست، با گامها و روشی درست به کار بسته شده یا خلاف آن بوده است؛ چیرگی از آن کسی است که کمال بیشتری داشته باشد. این همان هشدار هاروت و ماروت است که در قرآن از آن یاد شد. آنان که از کمال بیشتری برخوردارند، اگر درستی و راستی را از یاد ببرند، به کفر درغلتیده اند و حقیقت و نعمتِ کمال و بهی را پوشانده و ناسپاسی یزدان کرده اند؛ اگر چه در ظاهر هم پیروز باشند و توهم چیرگی در ظاهر، آنان را به حقانیت و درستی خود سوق دهد.
«و گر جادوان راست این دستگاه
مرا خود به جادو نباید سپاه» (فردوسی)
جامعه وقتی از کمال برخوردار خواهد بود که از همه ی کمالها در جای خود برخوردار باشد. دارایی و زیبایی و توانایی و دانایی و پاکی و سلامتی و عدالت همه در جای خود کمالند و میتوان با فزونی هر یک از آنان رقیب ضعیفتر از خود را از میدان به در کرد و هر یک نمایندهای از اسماء الهی یا فرشتگان خدا هستند که در جهان تغییراتی ایجاد میکنند. از میان همهی این کمالها، کمالی که خدای آن را به خود نزدیکتر داشته است، «مهر» و «رحمت» است که دین، دین مهر است و کیش، کیش مهر. برای همین است که کلید در گنج حکیم و حکومتِ درست را «بسم الله الرحمن الرحیم» دانسته اند، چرا که این رحم کردن و مهر ورزیدن است که آدمیان را به هم و همهی آنان را به حق وصل می کند اگر نه هیچ یک از آن دیگر کمالها به تنهایی کامل نخواهد بود و مهر ورزیدن هم به عمل است و تقوا؛ باشد که به جادوی مهر، خردادمان پرداد شود. اینک این گوی و این میدان:
«به عمل کار برآید؛ به سخندانی نیست!»
[1] . برای اطلاع بیشتر از جادو ر.ک: سلیمانیان، سهیل، چیستی جادو، تهران، آموزش و سنجش، 1386 و همچنین مدخل «جادو» در دائرة المعارف بزرگ اسلامی.