تئاتر شهر تهران، 27 مهر ماه 1392، یادمانی برای حسین پناهی شاعر، هنرپیشه و فیلسوف مردمی کشور عزیزمان برگزار کرده است. حسین را نُه سال پیش از دست دادیم و هر چه گذشت جایش پُر نشد؛ این جور آدمها سرمایه های فرهنگی یک ملت هستند. احساسش، فکرش، رفتارش شخصیتی دوست داشتنی و فروتن و در عین حال تابنده و لطیف را در ذهنمان جای داد. روستازاده ای بود از کهکیلویه و بویر احمد (شهریور 1335) که سه سال از عمر کوتاهش (48 سال) را در مکتب و کسوت روحانیت گذراند، اما تاب نیاورد که باری چنان گران بر دوشش بماند، لباس را درآورد (1354) و معلمی پیشه کرد، دیری نپایید که آن را نیز رها کرد و پیشه هایی دیگر جست (اهواز، 1355)، در کتابخانه کار کرد (1357)، به جبهه جنگ ایران و عراق رفت (1359) و در آنجا به فعالیت فرهنگی پرداخت. به تهران آمد (1360) و یکسالی در مقبرهای خانوادگی در امامزاده قاسم، آشیان داشت. در همین زمان به تئاتر روی کرد و نویسنده شد و از صدا و سیما سر در آورد. کار کرد و کار کرد و کارستان کرد و ناگهان رفت (مرداد 1383). قلب مجروحش از تپیدن خسته شد و ایستاد. دخترش جنازهی او را سه روز پس از مرگش در خانه پیدا کرد؛ خبرش در آسمان ایران پَر باز کرد و پُر شد.
- ۷ نظر
- ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۴۹