در ایران نهاد حقوق داریم یا نداریم؟
چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۲، ۰۳:۰۹ ب.ظ
دیروز عصر 17 مرداد 1402 در کاخ گلستان، شاهخانه ایرانِ ناصری و خاندان قاجار نشستی ارجمند درباره حقوق در عصر مشروطه برگزار شد. یکی از این سخنران های گرامی، پژوهشگر فرزانه آقای دکتر فردین مرادخانی استاد حقوق دانشگاه همدان بود. ایشان که فلسفه و تاریخ حقوق را در عصر قاجار بررسی می کند و تا کنون سه کار ارزشمند در این باره منتشر کرده است:
- خوانش حقوقی از انقلاب مشروطه ایران: (تاریخ مفاهیم حقوق عمومی در ایران)؛ میزان، 1396. - مقدمات مشروطهخواهی: آشنایی ایرانیان با مفاهیم حقوقی در عصر قاجار، شرکت سهامی انتشار، 1398. - سرچشمههایی از تکوین حقوق مدرن در ایران : ( پیامدهای مشروطیت)، طرح نو، (در دست چاپ). وضعیت مشروطه در ایران با وضعیت مشروطه در کشورهای اروپایی متفاوت است و گویی با مدرن شدن و تأسیس دولت مدرن ملازمت دارد در حالی که در اروپا اینها رویدادهای دیگرند. مشروطه در ایران تشکیل دانش حقوق هم هست در حالی که تاریخ حقوق در اروپا فاصله دارد. فهم دانش حقوق در ایران بدون فهم مشروطه ممکن نیست. مشروطه از چند جهت برای حقوق مهم است از یک جهت تکوین حقوق به مثابه یک دانش به نام حقوق که میرزا ملکم خان از آن با نام «علم قوانین» یاد کرده است و از مونتسکیو و کتابش روح القوانین با نام قرآن حقوق یاد می کند و بعد رساله تنظیمات (غیبیه) را تدوین می کند. این نگاه در میان ایرانیان بود که این یک کلمه قانون* باطل السحری برای حل همه مسائل است که البته اینطور هم نشد. جالب آن است که از علمای نجف آخوند خراسانی هم 35 سال پیش از مشروطه می گوید دانشی به نام حقوق، حقوق بین الملل وجود دارد که ما باید آن را بیاموزیم. مدرسه علوم سیاسی هم در واقع مدرسه حقوق بود. 30 تا 35 نفر هم بودند که در فرنگ حقوق خواندند و باید کارها و پیامد آن را دید. به هر صورت تا امروز یک کتاب در فلسفه قانون نداریم و این ناشی از دو اشتباهی بود که رخ داد: 1. حقوق را با قانون به یک معنا و این همان گرفتند؛ 2. به جای آموزش حقوقدان، تکنسین قانون تربیت کردند. از چپ: فردین مراخانی
علاوه بر موارد یاد شده نهاد حقوق استقلال پیدا نکرد و بر همین اساس می توان گفت هنوز هم در ایران نهاد حقوق نداریم. (پایان گزارش گزیده شده از سخنرانی دکتر فردین مرادخانی، استاد فلسفه حقوق) من با آنکه دانش و بینش جناب استاد مرادخانی را ندارم بر این نگاهم که اجتماع ما نسبت به وضعیت مطلوب و آن استقلال و جایگاه برجسته ای که نهاد حقوق می تواند و می باید داشته باشد فاصله داریم اما از فقه گسسته ایم و هر چه می گذرد زبان عربی کمتر در میان دانش آموختگان رشته حقوق دیده می شود که البته این چندان حسنی هم نیست. منابع و روش و غایت فقه و حقوق از هم جداست و چنانکه زنده یاد استاد امیرناصر کاتوزیان می فرمودند حقوق منابع فراوانی دارد که یکی از آنها علم است و همین علم تجربی از فقه به همین جهات متمایز است ایشان بر این نظر بود که روش و غایت حقوق از فقه جداست.
اگر چه بدون پایبندی و تعهدی استوار به عقلانیت و خردمندی امکان رسیدن به نظام یا دستگاهی اجتماعی نیست و نمی توان دم از دستگاه قضایی زد، این را هم از نظر نباید دور داشت که جامعه ما یک جامعه در حال گذار است. امروز هزاران دانش آموخته حقوق، هزاران قانون، نهادها و سازمانهایی گسترده و از همه مهمتر کلمه قانون به عنوان ابزاری در نهاد حقوق در میان ما حضور دارند و نمی توان تنها به خاطر آنکه به وضعی ایده آل نرسیده ایم بگوییم دانش و نهاد حقوق نداریم. دیگر نهادهایمان به تبع وضعیت اجتماعی سیاسی همینطورند و استقلال کامل و قواعد برآمده از خود ندارند. نهاد سیاست، نهاد دانشگاه، نهادهای فرهنگ و هنر هم همین طورند و به نظرم چون هنوز به یک وضعیت عقلانی در مبانی، اصول و غایات نرسیده ایم از نظام یافتگی در همه اینها دوریم. پس به اعتبار آینده بله ما نهاد حقوق نداریم دانش حقوقی نداریم ولی با نظر به گذشته اینها در ایران کلید خورده و روز به روز حتا از سر ناگزیری عمل و عملگرایی می بینیم که گسترده تر، قاعده مند تر و برومند تر می شود.
نظر شما چیست؟ به لطف بنویسید هم افزایی می شود.
|
درود . میزان وجود حقوق و قانون درکشور موضوع مهمی است آنکه حقوق و مطالبه و آگاهی و اجرای آن هم چقدر وجود دارد ؟ یا آنکه روند گذار در حال رخ دادن است و طی شدن و رسیدن به مطلوب رخ خواهد داد هم میتواند مهم و جالب باشد. و اما عمل ، جامعه از عمل تهی است ، گذار از دوره هایی این چنین خوش بینانه است ، این زمان و دنیا است که در حال گذار است این عدم تطابق و سازگاری جهانی هم چنان که زندگی میلیون ها آدم را به ورطه نابودی کشانده روز به روز به غایت خود نزدیک میگردد آنجا که دگر چیزی از مبنای گذار نخواهند ماند از گذار حقوق و قانون . صبر برای این مردمان پایان ندارد...