تن زنان، زمین وطن
اگر می خواهید بدانید مردم یک کشور با سرزمینشان چه می کنند ببینید مردم آن سرزمین با دخترانشان چه می کنند. هر چه آن دختران و زنان ثروتمندتر و زیباتر باشند رفتار آن مردان و نامردان آشکارتر خواهد شد. ببینید که پدران(بزرگان و سیاستمداران) چه آسان چه ارزان چه بی دقت و بی مسئولیت دخترانشان را به شوهری می دهند بدون آنکه شناختی درست و دقیق از دامادشان برای خودشان یا دخترشان پیدا کرده باشند. ببینید که نقش مادر به خواست پدر یا دختر چطور نادیده گرفته می شود. ببینید که چه آسان داماد با داشتن مالی اندک می توانی جانی گران را به تاراج ببرد. ببینید که اگر ثروتمند و زیبا باشد کرکسها چه زودتر و چه بیشتر به سراغش می آیند. ببینید شیوه تمتع و بهره برداری را از تن و زندگی دختر یا سرزمین مادر. ببینید که امر و نهی های مردم به دختران چیست و چه هدفی دنبال می کند. آنها به دختران چه می آموزند و برای چه و چگونه می آموزند؟ ببینید که چه چیزها را به دختران و زنان نمی آموزند!
ببینید که چه چشم اندازهایی به دختران می دهند و چه چیزها را از آنان پنهان می کنند. کجا می توانند سخنی بگویند و سخنشان تا چه اندازه اثربخش و نافذ است و تا چه اندازه بی ثمر و ناکارا. ببینید که چگونه گرامی شان می دارند و یا چگونه و بر سر چیزها خوارشان می کنند. این ایده و شباهت در شیوه های تمتع و بهره برداری هنگامی به ذهنم آمد که داشتم خاطرات تاج السلطنه* دختر باهوش ناصرالدین شاه را می خواندم که چگونه پدرش شاه شهید، خدای سلطان که من هم گرامی اش می دارم، او و خواهران اندکش را همچون منابع و منافع ایران شوهر می داد! تحلیل و بررسی این نمونه از این دو رفتار یعنی رفتار مردم یک سرزمین با دختران و زنانشان و همینطور با زمین و سرزمینشان که البته گوناگون هم هست جای دارد کتاب شود. به نظرم رفتار ایرانیان با دخترانشان از دوره قاجار تغییرهایی کرده است باید قدری بیشتر دانست و اندیشید و به گفتگو نشست. دیگر شباهت ها را شما بگویید به ویژه شما ای دختران و زنان.
* زنده یادان ایرج افشار و مهرداد بهار بر این نظر بودند که به قرینه یکدست نبودنِ سبک نگارش این نوشته از تاج السلطنه نیست.
بسیار عالی از مطالعه این متن گرانبها با قلم شیوای شما بسیار لذت بردم استاد عزیز.