شاه شهید و اعدام در فرانسه
وقتی خبر می دهند که مظفرالدین شاه (1232_1285 خورشیدی) می خواهد به فرانسه بیاید و خاویر پاولی Xavier Paoli باید همراه و در خدمت او باشد پاولی یاد شاه پیشین ایران ناصرالدین و الملة یا همان شاه شهید خودمان می افتد و او را یاد می کند که:
پدر این سلطان یعنی ناصرالدین شاه (1210_1275 خورشیدی) پادشاه عجیب و بوالهوسی بود. هر وقت که به فرنگستان می آمد نه آن قدرت را داشت که عادات و اخلاق جاریه کشور خود را آن طرف سر حد بگذارد، نه می توانست از تفننهای خطرناکی که طبیعت بی پروا و مستبدش به آنها میل میکرد دست بردارد. مگر این پادشاه همان کس نیست که به قول مشهور هر روز صبح برای آنکه آن روز را پیغمبر از او نظر عنایت باز نگیرد گوسفندی در اتاق خواب خود قربانی می کرد، یا آنکه به عادت دیرینه هرچه را که دلش می خواست از بازار می خرید و از راه مرحمت تادیه پول آن را فراموش مینمود!
معامله بسیار خوشمزه ای که ذیلا نقل می کنم از همین پادشاه سر زده است و آن اینکه ناصرالدین شاه هنگام اقامت خود در پاریس روزی برای گذراندن وقت خواست مراسم اعدام را در فرانسه تماشا کند. اتفاقا چون فرصتی برای اعدام محکومی فرا رسید شاه را یک روز صبح به میدان «رکت» Place de la Roquette به پای دار هدایت نمودند. شاه که در الماس و البسه فاخر غرقه بود با ملتزمین رکاب آنجا حاضر شد اما به محض آنکه چشمش به محکوم افتاد قلب عطوفش بر سر شفقت آمد و با لهجه ای آمرانه گفت: «این نه، آن یکی»!! و با اشاره دست مدعی العموم را که برای اجرای تشریفات این اعدام قانونی آمده بود به مامورین نشان داد و اصرار هم ورزید و چون دید که مطابق میل او عمل نمی شود رنجید و آن را نشانه بی احترامی نسبت به خود تلقی کرد.
خاویر پاولی کسی بوده که به مدت 25 سال مسئول پذیرایی از شاهان و میهمانان دربار فرانسه بوده است.
منبع:
اقبال آشتیانی، عباس، مظفرالدین شاه در پاریس، مجموعه مقالات عباس اقبال آشتیانی، بخش پنجم، ص 19 و 20 به نقل از مجله یادگار، سال اول، ش 1.