یادداشت های دکتر محی الدین قنبری

درباره دین و فرهنگ: برای آگاهی، برای بهی

یادداشت های دکتر محی الدین قنبری

درباره دین و فرهنگ: برای آگاهی، برای بهی

سلام خوش آمدید

رمضان، ماه نوزایی

شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۵۶ ب.ظ

در روز 23 فروردین 1401 گفتگویی با دیگر استادان و گرامیان از جمله جناب استاد اردشیر منصوری در پیوند مولوی با رمضان داشتیم که عنوان آن عبارت بود از «رمضان، ماه نوزایی». 



بیشتر سخن بنده متوجه فلسفه مناسک با توجه به نگاه میرچا الیاده در کتاب «آیین ها و نمادهای تشرف» بود. ریاضت ها و تمرین هایی که برای بلوغ و رسیدگی یا بعثت و برانگیختگی در فضایی والاتر شمرده شده است. نگرش مولوی هم دور از این داستان نیست. پاره ای از ابیات مولوی را در اینجا می توانید ببینید:


آمده شهر صیام، سنجق سلطان رسید

دست‏ بدار از طعام مایده جان رسید


جان ز قطعیت ‏برست، دست طبیعت ‏ببست

قلب ضلالت ‏شکست لشکر ایمان رسید


لشکر «والعادیات‏»  دست ‏به یغما نهاد

ز آتش «و الموریات‏» نفس به افغان رسید


البقره راست ‏بود موسی عمران نمود

مرده از و زنده شد چونک به قربان رسید

روزه چون قربان ماست زندگی جان ماست
تن همه قربان کنیم جان چون به مهمان رسید

صبر چو ابریست ‏خوش، حکمت ‏بارد ازو

زانک چنین ماه صبر بود که قرآن رسید


نفس چون محتاج شد روح به معراج شد

چون در زندان شکست جان بر جانان رسید


پرده ظلمت درید، دل به فلک بر پرید

چون ز ملک بود دل باز بدیشان رسید


زود از این چاه تن دست‏ بزن در رسن

بر سر چاه آب گو: یوسف کنعان رسید


عیسی چو از خر برست گشت دعایش قبول

دست‏بشو کز فلک، مایده و خوان رسید


دست و دهان را بشو، نه بخور و نی بگو

آن سخن و لقمه جو، کان به خموشان رسید

 

 *

 

می‏ بسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام

گر تو خواهی تا عجب گردی، عجایب دان صیام


گر تو را سودای معراجست ‏بر چرخ حیات

دانک اسب تازی تو هست در میدان صیام


هیچ طاعت در حبان آن روشنی ندهد تو را

چونک بهر دیده دل کوری ابدان صیام


چونک هست این صوم نقصان حیات هر ستور

خاص شد بهر کمال معنی انسان صیام


چون حیات عاشقان از مطبخ تن تیره بود

پس مهیا کرد بهر مطبخ ایشان صیام


چیست آن اندر جهان مهلکتر و خونریزتر

بر دل و بر جان و جا خون خواره شیطان صیام


خدمت‏خاص نهانی تیز نفع و زود سود

چیست پیش حضرت درگاه این سلطان؟ صیام


ماهی بیچاره را آب آنچنان تازه نکرد

آنچ کرد اندر دل و جانهای مشتاقان صیام


در تن مرد مجاهد در ره مقصود دل

هست ‏بهتر از حیوة صد هزاران جان صیام


گرچه ایمان هست مبنی بر بنای پنج رکن

لیک و الله هست از آنها اعظم الارکان صیام


لیک در هر پنج پنهان کرده قدر صوم را

چون شب قدر مبارک هست‏خود پنهان صیام


سنگ بی قیمت که صد خروار ازو کس ننگرد

لعل گرداند چو خورشید درون کان صیام


شیر چون باشی که تو از روبهی لرزان شوی

چیره گرداند تو را بر بیشه شیران صیام


بس شکم خاری کند آنکو شکم خواری کند

نیست اندر طالع جمع شکم خواران صیام


خاتم ملک سلیمانست‏یا تاجی که بخت

می‏نهد بر تارک سرمای مختاران صیام


خنده صایم به است از حال مفطر در سجود

زانک می‏بنشاندت بر خوان الرحمن صیام


در خورش آن بام تون، از تو به آلایش بود

همچون حمامت ‏بشوید از همه خذلان صیام


شهوت خوردن ستاره نحس دان تاریک دل

نور گرداند چو ماهت در همه کیوان صیام


هیچ حیوانی تو دیدی روشن و پر نور علم

تن چون حیوانست مگذار از پی حیوان صیام


شهوت تن را تو همچون نیشکر در هم شکن

تا درون جان ببینی شکر ارزان صیام


قطره تو، سوی بحر کی توانی آمدن؟!

سوی بحرت آورد چون سیل و چون باران صیام


پای خود را از شرف مانند سر گردان به صوم

زانک هست آرامگاه مرد سر گردان صیام


خویشتن را بر زمین زن درگه غوغای نفس

دست و پایی زن که بفروشم چنین ارزان صیام


گرچه نفست رستمی باشد مسلط بر دلت

لزر بر وی افکند چون بر گل لرزان صیام


ظلمتی کز اندرونش آب حیوان می ‏زهد

هست آن ظلمت‏به نزد عقل هشیاران صیام


گر تو خواهی نور قرآن در درون جان خویشتن

هست ‏سر نور پاک جمله قرآن صیام


بر سر خوانهای روحانی که پاکان شسته‏ اند

مر تو را همکاسه گرداند بدان پاکان صیام


روزه چون روزت کند روشن دل و صافی روان

روز عید وصل شد را ساخته قربان صیام


در صیام ار پا نهی شادی کنان نه با گشاد

چون حرامت و نشاید پیش غنا کان صیام


زود باشد کز گریبان بقا سر بر زند

هر که در سر افکند ماننده دامان صیام


*

آمد رمضان و عید با ماست

قفل آمد و آن کلید با ماست

بربست دهان و دیده بگشاد

وان نور که دیده دید با ماست

آمد رمضان به خدمت دل

وان کش که دل آفرید با ماست

در روزه اگر پدید شد رنج

گنج دل ناپدید با ماست

کردیم ز روزه جان و دل پاک

هر چند تن پلید با ماست

روزه به زبان حال گوید

کم شو که همه مزید با ماست.




نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی