حق عاقلی و حد عاشقی در مکتب مولوی
شنبه, ۴ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۴۲ ق.ظ
در مجله «نگاه آفتاب» تنها نشریه اختصاصی به مکتب مولوی در ایران، مقاله ای نوشته ام با نام «جان دلیر مولوی: حق عاقلی و حد عاشقی» در این جستار کوشیده ام که صورتبندی مولوی را از دو مقوله عقل و عشق دریابم و با دیگر نظرها و نظریه ها بسنجم. بخشی از این جستار بدین قرار است:
«شد خارها گلزارها از عشق رویت بارها»(مولوی)
کاری از مجموعه اردشیر رستمی در نگاه آفتاب شماره چهارم
با آنکه مولوی عشق را به مرتبه ای رسانده که مطلوب دیده شود و عشق و عاشق و معشوق یگانگی را تجربه کنند، این مانع از دیدن برخی عوارض و احکام عشق در دیده او نشده بود. داستانهای عاشقانه مثنوی را می توان در کار و کتابی جداگانه به تماشا نشست؛ داستان عاشق شدن شاه بر کنیزک (دفتر اول)، قصه آن که درِ یاری بکوفت (دفتر اول)، قصه وکیل صدر جهان (دفتر سوم)، حکایت مسجد عاشق کُش (دفتر سوم)، حکایت عاشق دراز هجران (دفتر سوم و چهارم)، داستان آن عاشق که با معشوق خدمتهای خود برمیشمرد (دفتر پنجم)، قصه ایاز و حجره او (دفتر پنجم)، چالش عقل با نفس، قصه یوسف (دفتر ششم) و حکایت پادشاه و سه پسرش و قلعه ذات الصور (دفتر ششم) همه نقد حال عشق و ادب عاشقی می کنند. خوانندگان ارجمند نگاه آفتاب(مولوی) خود می توانند به نیت زیبایی و شکوفایی در نُه شب این نُه داستان را مرور کنند و با برجسته ترین داستانهای عاشقانه در این کتاب شریف آشنا شوند.