دین مادری، همچون زبان مادری
دوشنبه, ۲۶ مهر ۱۴۰۰، ۱۱:۱۸ ب.ظ
همان طور که فرگشت نشان داد انواع گیاهان و جانوران ریشه و پیوندهای مشترکی دارند ولی این محیط است که آنها را گونه گون و به رنگ ها و شکل های مختلف و با سادگی و پیچیدگی های کم یا زیادتر در آورده، همان طور که کشف ژن هم این پیوندها را بیشتر برایمان نشان داد و بسیاری از آنچه در نظریه فرگشت آمده بود را در اندازه های قانون علمی به واقعیت نزدیکترمان کرد، نوام چامسکی هم نشان داد که همه زبان ها با وجود تاریخ و ویژگی، کاربرد و آداب و سنن شان، اسکلت و ساخت مشترکی دارند. به نظر می رسد که می توانیم همین بنیاد را درباره دین هم در نظر بگیریم. دین بیش از هر نهادی دیگر، نهادی رسانه ای و مبتنی بر زبان و پیامبری و پیام رسانی است. بر همین اساس می توان گفت که دین مادری همچون زبان مادری در نهاد انسان ریشه می دواند و او را از آن خود می کند. چنانکه زبان خانه وجود است چنانکه زبان جغرافیای ذهن است دین هم برسازه ای دیگر می شود تا انسان را بسازد و از آن خود کند. این آن خود کردن چنان ریشه ای است که فرد به سختی می تواند آن را تغییر دهد و باید دید که هر اندازه انسان زبان ها و دین هایی دیگر بیاموزد و بدان ها درآمیزد دریافت حس ها و رفتارها تا چه اندازه در پیوند با آن زبان مادری و دین مادری است و امکان تغییر آن چه بسا وجود نداشته باشد. با این وجود این دین مادری و مادر همه دینها در محیط های مختلف آثار و عوارضی بر خود شاهدند که ماریانو سیگمان، روانشناس معاصر به آن اشاره کرده است:
«در واقع کاملا محتمل است که شکل و سازمان مغز بسته به اینکه در فرهنگی بر اساس اعتماد یا بی اعتمادی پرورش یافته باشد کاملا متفاوت رشد کند. در درون فرهنگ ها است که پیچ های پیچیده و پارامترهای آن تعیین می شوند، و نتایج بدین صورت که چگونه تصمیم می گیریم و چگونه اعتماد می کنیم بیرون داده می شوند. به عبارت دیگر، فرهنگ و مغز در رشته زرینی ابدی به هم بافته شده اند.»(1)
روانشناسی دین با نظریه و مکتب های مختلفی به رفتارهای دینی نگریسته و آنها را مورد تحلیل قرار داده است. آنچه در بخش اول این یادداشت کوتاه بیان شد آنی است که در پیوند زیست شناسی دین می تواند مشترک در نظر گرفته شود و آنچه در بخش تفاوت های فرهنگی و رفتارهای متقاوت مادران و فرزندپروران در محیط تحت تأثیر روانشناسی محیط گرا می تواند روشنی یابد. بر همین اساس شاید برخی از ادیان امکان تغییر و تحول را بیشتر داشته و برخی دیگر کمتر و این نیازمند بررسی است. مادرانی که در رفتارهایشان انعطاف پذیری و تغییر آسان تر است این را می توانند به فرزندان و نسل های پس از خود رسانده باشند که زبان و دین آنها هم گوناگونی بیشتری پیدا کند و آنان که کمتر، کمتر.
1منبع:
1. زندگی پنهان ذهن، ترجمه ماندانا فرهادیان، تهران، فرهنگ نشر نو، 1398، ص 131.