یادداشت های دکتر محی الدین قنبری

درباره دین و فرهنگ: برای آگاهی، برای بهی

یادداشت های دکتر محی الدین قنبری

درباره دین و فرهنگ: برای آگاهی، برای بهی

سلام خوش آمدید
مهم‌ترین پیامدهای فردی و اجتماعی گرایش به عرفان‌های نوظهور
روزنامه خراسان - مورخ سه‌شنبه 1393/02/30 شماره انتشار 18691 
نویسنده: جواد نوائیان رودسری culture@khorasannews.com

گسترش عرفان های نوظهور در کشور ما موضوع جدیدی نیست. این نخستین نکته ای است که دکتر محی الدین قنبری، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشگر حوزه ادیان و عرفان، بر آن تاکید می کند. او معتقد است که برای مقابله با چنین جریان هایی باید آموزش عمومی عقلانیت و خردورزی را به ویژه برای کودکانمان، جدی بگیریم. از او خواستم در حاشیه برگزاری همایش ملی عرفان اسلامی به میزبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گناباد، درباره عرفان های نوظهور گفت وگویی داشته باشیم و او دوستانه این پیشنهاد را پذیرفت. دکتر قنبری در این گفت وگو به عوامل جذابیت عرفان های نوظهور برای برخی افراد اشاره کرد و آسیب های مهمی را که در پی مجال یافتن این نوع عرفان ها در جامعه ایجاد می شود، برشمرد. به اعتقاد او دو مغالطه «مرجعیت فکری» و «کنه و وجه» از جدی ترین آسیب هایی است که فریب خوردگان این نوع عرفان ها را تهدید می کند.

روند گسترش عرفان های نوظهور در ایران چگونه آغاز شد؟

با این که گسترش عرفان های نوظهور در چند سال اخیر عمومی شده است، اما در کشور ما مسئله جدیدی نیست. چیزی که امروزه آن را با عنوان عرفان های نوظهور می شناسیم، پیش از انقلاب اسلامی و در قالب مفاهیم روانشناختی، مانند هیپنوتیزم و برخی فعالیت های رازورانه وارد کشور شد. اواخر دهه شصت بود که درباره این نوع از گرایش ها، کتاب هایی هم ترجمه و منتشر شد. این ترجمه ها بود که عرفان های نوظهور را به شکل کنونی آن به جامعه معرفی کرد. از معروف ترین جریان هایی که در آن دوره با این ترجمه ها وارد ایران شد، عرفان های سرخ پوستی بود. آثار کارلوس کاستاندا، که در آن دوره منتشر می شد، نماد مشخص چنین عرفان هایی بود. این کتاب ها فروش نسبتا بالایی داشت. طبعا، بنگاه های نشر کتاب به سمت چاپ بیشتر این کتاب ها، برای کسب سود بیشتر رفتند. البته به اعتقاد من، این رویکرد عمدی نبود. ناشران در پی نوعی جذابیت برای بالا بردن شمارگان بودند و این گونه مسائل برای بسیاری از افراد جذابیت داشت.

ریشه این جذابیت کجاست؟

اصولا انسان ها به امور رازورانه علاقه مند هستند. بشر رازگونه ها را دوست دارد. با توجه به این ویژگی انسانی، می توان تصور کرد که انتشار کتاب هایی که با این موضوع در ارتباط است، چقدر برای مردم جذابیت دارد. البته کشور ما از صدها سال قبل میزبان تفکرات مختلف و متنوع عرفانی است. بخشی از آن چه را عرفان های نوظهور می نامیم، در واقع در داخل ایران شکل گرفته است. در سال های اخیر با گسترش فناوری اطلاعات و اینترنت، قابلیت و ظرفیت فضای مجازی نیز در اختیار گروه هایی که این نوع عرفان ها را ترویج می کردند، قرار گرفت و بر دامنه فعالیت های آن ها افزوده شد. باز هم تکرار می کنم که من عرفان های نوظهور را جریانی که قطعا به صورت هدفمند و با مدیریت قبلی وارد ایران شده باشد، نمی دانم.

علت گسترش عرفان های نوظهور در میان برخی افراد جامعه ما چیست؟

برای این مسئله می توان علت های متعددی ذکر کرد. همان طور که گفتم، انسان ها به امور باطنی علاقه مندند. بنابراین زمینه نخستی که باعث توجه برخی از افراد به این مقوله ها می شود، در درون خود این افراد وجود دارد. در عین حال، عوامل بیرونی فراوانی هست که این زمینه درونی را تقویت می کند. به عنوان نمونه، می توان به توجه بیش از اندازه دنیای امروز به مقوله زیبایی اشاره کرد. می دانید که می توان عرفان را وجه زیبای جهان و توجه به آن وجه دانست. این وجه زیبا، در راهبرد فرهنگی جهان مدرن، جایگاهی ویژه دارد و هر روز برای رونق بیشتر آن، هزینه سنگین تری صرف می شود.

بیشتر مکاتب نوظهور عرفانی، برای تاثیر بیشتر بر پیروانشان، موضوع زیبایی را مورد توجه جدی قرار می دهند. همین مسئله باعث تقویت زمینه های درونی پذیرش این دسته از جریان ها در میان برخی افراد شده  است. عامل دیگری که در تقویت زمینه های درونی گرایش به مکاتب نوظهور عرفانی موثر است، تغییر تدریجی گروه های مرجع در جوامع امروزی است. گروه های مرجع، گروه هایی هستند که منش و رفتار آن ها مورد توجه عموم مردم است. در حقیقت رویکرد و نوع رفتار آن ها در مسائل مختلف بر دیدگاه مردم تاثیر می گذارد. در کشور ما روحانیون، استادان دانشگاه، معلمان، هنرمندان و ورزشکاران، گروه های مرجع را تشکیل می دهند. در چند دهه اخیر ترتیب قرارگرفتن این گروه های مرجع در جدول میزان تاثیرگذاری بر مردم تغییر کرده و این خود عاملی برای تغییر ذائقه اجتماعی و فرهنگی جامعه است.

عرفان های نوظهور برای افراد جامعه و به ویژه جوانان، چه آسیب هایی ایجاد می کنند؟

فضای عرفان، فضایی شهودی است و در واقع می توان آن را یک امر مبهم دانست. در تجربه های عرفانی، شاهد نوعی عدم شفافیت هستیم. به همین دلیل این تجربه ها قابل استناد نیستند و در نتیجه نمی توانیم آن ها را به کسی انتقال دهیم. ممکن است گمان کنیم علامت و نشانه ای را در شخص مدعی مشاهده کرده ایم؛ اما این به آن معنا نیست که شخص موردنظر ما در همه زمینه ها واجد خصوصیت های منحصر به فرد است. یکی از مهم ترین پیامدهای مخربی که این نوع عرفان ها دارند، همین مسئله است. ما اصطلاحا به این آسیب، مغالطه مرجعیت فکری می گوییم. به این معنا که ممکن است جوانی با این ذهنیت که فرد موردنظر او دارای بیان خوبی است یا ظاهرا نوعی توانایی عرفانی دارد، به این توهم برسد که فرد موردنظر او در جمیع جهات کامل است.این آسیب اجتماعی سبب بروز برخی اتفاقات ناگوار در جامعه شده است. افرادی که درگیر این آسیب هستند، ممکن است جان و مالشان را در اختیار افرادی قرار دهند که صلاحیت مراقبت از آن را ندارند. گاه پیش آمده است که افراد فرصت طلب و سودجو، با این شیوه سلامت جسمی و روانی افراد را به خطر انداخته اند. با این حال درباره آسیب های اجتماعی این جریان ها و تاثیری که در جامعه داشته اند، بررسی دقیق و کارشناسانه ای انجام نشده است. از سوی دیگر، با گسترش این جریان ها در سطح جامعه و استفاده آن ها از فناوری های نوین و اینترنت، شاهد پوست اندازی و تغییر ماهیت برخی از این گروه ها هستیم. برخی از آن ها حتی به بعضی جریان های سیاسی ورود پیدا کرده و به ظرفیتی برای سوء استفاده بیگانگان تبدیل شده اند. نوع دیگری از آسیب های اجتماعی و فردی که توسط این گروه ها به وجود می آید، مغالطه «کنه و وجه» است. به این معنا که فرد با ادعای مشاهده بخشی از واقعیت ها، مدعی احاطه بر کل واقعیت می شود. شخصی ادعا می کند که در حوزه عرفان به مراحل خاصی دست پیدا کرده است و به همین دلیل خود را واجد صلاحیت اظهارنظر در مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی علمی، می داند. متاسفانه کسانی که از او پیروی می کنند نیز در این دام هولناک گرفتار می شوند.

راه مبارزه با این آسیب چیست؟

مهم ترین راهکاری که می توانیم برای مقابله با این معضل ارائه کنیم، آموزش عمومی عقلانیت و خردورزی است. فردی که ذهنیتش با منطق و عقلانیت شکل گرفته است، به راحتی شیفته نمی شود و در فضاهای مبهم و حسی اقناع نخواهد شد. فرزندان ما باید از خردسالی شیوه درست اندیشیدن را فرا بگیرند تا در آینده فریب گزاره های نادرست را نخورند.

http://www.khorasannews.com/News.aspx?%20id=5978796&type=1&year=1393&month=02&day=30&keyword=&exactKeyword=%D9%85%D8%AD%DB%8C%20%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%82%D9%86%D8%A8%D8%B1%DB%8C

نظرات (۱)

بسیار عالی
پاسخ:
لطف دارید.
متشکرم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی